شمس الشموس

فرق کلامی2

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۳۸ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

بخش دوم: «فرقه‏ هاى شیعه»

شیعه در لغت: کلمه ‏ى شیعه در لغت بر دو معنى اطلاق شده است:
الف: موافقت و هماهنگى در عقیده یا عمل، بدون این‏که یکى تابع دیگرى باشد

ب: پیروى کردن از دیگرى و محبت ورزیدن به او.
شیعه در اصطلاح: لفظ شیعه در اصطلاح به کسانى گفته مى‏شود که به امامت و خلافت بلا فصل على علیه‏السلام معتقدند، و بر این عقیده‏ اند که امامت او از طریق نصّ جلىّ یا خفىّ ثابت شده است و امامت حق او و فرزندان او است.

افسانه‏ ى عبداللّه‏ بن سب: اساس این نظریه به فردى به نام سیف بن عمر در قرن دوم هجرى باز مى‏گردد، و پس از وى برخى از متأخرین از نویسندگان اهل سنّت و مستشرقان آن را ترویج کرده‏اند و حاصل آن این است: از تشیع در زمان رسول خدا صلى‏ الله ‏علیه ‏و‏آله و خلافت شیخین نشان و اثرى نبود، تا آن‏که در زمان خلیفه‏ ى سوم فردى به نام عبداللّه‏ بن سبا که در آغاز یهودى بود و سپس اظهار اسلام نمود، مسلمانان را به بیعت با على بن أبى طالب علیه‏ السلام دعوت کرد، و شایسته‏ تر بودن او را به امر خلافت مطرح ساخت، و عدّه‏اى از مسلمانان نیز از او پیروى کردند و به نام «شیعه‏ ى على» نامیده شدند.

تحولات سیاسى و اجتماعى در تاریخ تشیع: مذهب شیعه در طول تاریخ حیات خود تحولات سیاسى و اجتماعى بسیارى را پشت سرگذاشته که در سرنوشت آن از نظر فعالیت‏ هاى مذهبى و کلامى مؤثر بوده است.

عصر خلف: در اکثر این دوره، شیعه از شرایط اجتماعى و سیاسى مطلوبى برخوردار نبود؛ ولى در دوران خلافت ظاهرى امام على علیه ‏السلام شرایط مطلوبى به دست آورد، و توسط امیرالمؤمنین علیه‏ السلام معارف توحیدى تبیین گردید و دانشمندان بسیارى در زمینه‏ى‏هاى تفسیر، فقه و کلام از دریاى بیکران علوم وى سیراب گردیدند.
عصر امویان: در اکثر این دوره شرایط سیاسى کاملاً علیه شیعه بود و آنان متحمّل آزارها و شکنجه ‏هاى جسمى و روحى بسیارى از جانب حکّام اموى گردیدند
قرن چهارم و پنجم هجرى از نظر شرایط سیاسى از بهترین دوران‏هاى شیعه به شمار مى‏رود، زیرا خاندان بویه (
٤٧٧ ـ ٣٢٠) که مذهب شیعه داشتند، در دستگاه حکومت عباسى از نفوذ و اقتدار زاید الوصفى برخوردار بودند. فرزندان بویه به نام‏ هاى: على، حسن و احمد که قبلاً در فارس حکومت مى‏ کردند،

از قرن پنج شیعه از نظر شرایط سیاسى تا قرن دهم هجرى تقریبا همان وضع پیشین (دوران ایوبیان و سلجوقیان) را داشت. ولى در طلیعه‏ ى این قرن، دولت صفویه توسط شاه اسماعیل اول تأسیس گردید، و مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمى پذیرفته شد.

ملاک انشعاب در مذهب چیست؟ در کتب ملل و نحل، براى شیعه فرقه‏ هاى بسیارى ذکر شده و حتى گفته شده است که حدیث معروف افتراق امت (هفتاد و سه فرقه) بر فرقه‏ هاى شیعه منطبق مى‏ گردد، ولى اولاً: برخى از این فرقه ‏ها مانند غلات و شعب آن و ...، حقیقتا از انشعابات شیعه نبوده. ثانیا: حقیقت انشعاب در مذهب شیعه این است که در مسأله‏ ى امامت، که معرّف مکتب تشیّع است، اختلافاتى وجود داشته باشد، ولى اختلاف در مسایل اعتقادى دیگر معیار شناخت فرقه‏ هاى شیعه نیست. ثالثا: تعداد بسیارى از فرقه‏ هایى که در مسأله ‏ى امامت از آنها یاد شده است، بر فرض واقعیت داشتن آنها، زمان کوتاهى بیش دوام نیاورده و به کلى محو گردیده‏اند.
فرقه ‏هاى اساسى شیعه: در مورد تعداد فرقه‏ هاى اساسى شیعه (اصول فرق شیعه) چند قول است: بغدادى آنها را سه فرقه دانسته است: « زیدیه، کیسانیه و امامیه ».وى در آغاز غلات را نیز از انشعابات شیعه دانسته، ولى بعدا یادآور شده است که چون آنان از اسلام خارج شده‏اند از فرقه‏ هاى اسلامى به ‏شمار نمى ‏آیند. شهرستانى اسماعیلیه را نیز برشمرده و فرقه ‏هاى اصلى شیعه را پنج فرقه دانسته است.
فرقه ‏ى کیسانیه: نخستین فرقه ‏اى که در شیعه پدید آمد فرقه‏ ى کیسانیه بود. آنان پیروان مختار بن ابى‏ عبیده ثقفى‏ اند، و از آنجا که مختار در آغاز کیسان نام داشت به کیسانیه شهرت یافتند.
این فرقه محمد بن حنفیّه را امام مى‏ دانستند. اکثریت آنان به امامت او پس از امام حسن و امام حسین علیهماالسلام قایل بودند، و برخى نیز به امامت وى پس از امیرالمؤمنین علیه ‏السلام عقیده داشتند.
کیسانیه بر این عقیده بودند که محمد حنفیه همان مهدى موعود است و در کوه رضوى در نزدیکى مدینه پنهان شده است.

تاریخ ظهور اسماعیله

یکى از فرقه ‏هاى معروف شیعى فرقه ‏ى اسماعیلیه است. این فرقه تاریخى بسیار پر ماجرا دارد و انشعابات گوناگونى در آن پدید آمده است. ظهور اسماعیلیه به حوالى نیمه قرن دوم هجرى پس از شهادت امام جعفر صادق علیه السلام باز مى‏ گردد. در آن هنگام شیعه به فرقه ‏هاى زیر منشعب گردید:
١ ـ ناووسیه: آنان گروهى بودند که مرگ امام صادق علیه‏ السلام را انکار کرده و او را آخرین امام شیعه و مهدى موعود دانستند، وچون رهبر آنان عبداللّه‏ بن ناووس نام داشت، به ناووسیه شهرت یافتند.
٢ ـ فطحیه: آنان کسانى بودند که عبدالله افطح را امام و جانشین حضرت صادق علیه ‏السلام دانستند.­ پس از شهادت امام صادق حدود هفتاد روز بیش زنده نبود.

انشعابات و فِرَق اسماعیلیه

الف) اسماعیلیه ‏ى خالص: آنان گروهى بودند که به امامت اسماعیل گرویده و مرگ او را انکار کرده، گفتند او زنده و غایب است و روزى ظهور خواهد کرد.

ب) مبارکیه: آنان کسانى ‏اند که به مرگ اسماعیل اعتراف کردند، ولى در مسأله‏ ى امامت بر این عقیده شدند که منصب امامت از اسماعیل به فرزندش محمد منتقل گردیده است.

ج) قرمطیه: پس از گذشت زمانى (به گفته مورخان حوالى سال ٢٦٠ هجرى) از مبارکیه شاخه ‏اى منشعب شد که به قرمطیه شهرت یافت. آنان در مورد مرگ محمد بن اسماعیل با مبارکیه مخالفت نموده، گفتند: محمد بن اسماعیل زنده و هفتمین و آخرین امام است، و امر امامت بر عدد هفت استوار گردیده است، و گرچه در آغاز اسماعیل امام بود، در مسأله‏ ى امامت او بداء حاصل شد و امامت به فرزندش محمد منتقل گردید.

فرقه‏ هاى دیگر اسماعیلیه

١ ـ مستعلیه و بُهره ٢ ـ بُهره‏ ى داودى و سلیمانى٣ ـ نزاریه و آقاخانیه

تاریخ پیدایش زیدیّه و عقاید زید بن على

تاریخ پیدایش زیدیه، به قرن دوم هجرى باز مى‏گردد. آنان پس از شهادت امام حسین، زید شهید، فرزند امام زین ‏العابدین را امام مى‏ دانند، و امام زین‏ العابدین را تنها پیشواى علم و معرفت مى‏ شمارند؛ نه امام به معنى رهبر سیاسى و زمامدار اسلامى؛ زیرا یکى از شرایط امام از نظر آنان، قیام مسلحانه بر ضدّ ستمگران است. اکثر نویسندگان زیدى، امام زین‏ العابدین را در شمار امامان خود ندانسته و به جاى او حسن مثنّى، فرزند امام حسن مجتبى را امام خود مى ‏دانند.

زیدیه و امامت

عقاید کلامى زیدیه از نظر روش، عقل گراست.

آیا زید دعوى امامت داشت؟ عقاید زیر را در مسأله‏ ى امامت به زید نسبت داده ‏اند:

١ ـ امامت به فرزندان امام حسین علیه‏ السلام اختصاص ندارد، بلکه براى هر فردِ فاطمىِ واجدِ شرایطِ امامت ـ حسنى باشد یا حسینى ـ جایز و ثابت است.
٢ ـ وجود دو امام در یک زمان و در دو منطقه جایز است.
٣ ـ امامت مفضول با وجود افضل جایز است.
٤ ـ از شرایط امام، قیام مسلحانه بر ضدّ ظالمان است.

فرقه ‏هاى زیدیه

١ ـ جارودیّه : آنان پیروان ابى جارود، زیادبن منذر همدانى (متوفّاى ١٥٠ یا ١٦٠ ه) هستند، وى در آغاز از اصحاب امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهماالسلام بود. سپس به زیدیه پیوست.
٢ ـ سلیمانیه یا جریریه : پیروان سلیمان بن جریر را گویند:
٣ ـ صالحیه و ابتریه : «صالحیه» پیروان حسن بن صالح بن حى و «ابتریه» پیروان کثیرالنواء ملقّب به ابتر بودند. چون او بسم‏اللّه‏ را (بلند)نمى‏ خواند کارش بى برکت بود.

رهبران قیام و شهادت

١ ـ قیام و شهادت زید : زید بر ضدّ هشام بن عبد الملک، حاکم جایر اموى، قیام کرد و پس از نبردى حماسى و قهرمانانه ـ به دلیل این‏که بیعت کنندگان با وى از یارى‏اش دریغ کردند ـ به دستور هشام به دست فرماندار شهر کوفه، یوسف بن ‏عمر ثقفى، به شهادت رسید.
٢ ـ قیام و شهادت یحیى بن زید : یحیى پس از شهادت پدر به مداین رفت. چون یوسف بن عمر در صدد دستگیرى او بود، به رى رفت و سپس عازم نیشابور شد و سرانجام رهسپار سرخس گردید و شش ماه در آنجا اقامت گزید سرانجام یحیى در هیجده سالگی در سال ١٢٥ هجرى به شهادت رسید.
٣ ـ قیام نفس زکیه : محمدبن عبداللّه‏ بن حسن بن حسن بن على علیه ‏السلام معروف به نفس زکیه در سال صد هجرى متولد شد و در سال ١٤٥ به دستور منصور عباسى به شهادت رسید.
حکومت‏ هاى زیدیه

حکومت زیدیه در مغرب: هنگامى که ادریس رهسپار مغرب بود، واضح بن منصور، والى مصر، او را پناه داد و با عدّه‏اى وى را به مغرب فرستاد و در شهر «ولبله» اقامت گزید. اسحاق بن عبداللّه‏، والى مغرب، وى را اکرام کرد(١٧٢ ه). ادریس دعوت خود را اعلان کرد، بربرها دعوت او را اجابت کردند و او بر مغرب دور (مراکش) تسلط یافت.

دولت زیدیه در یمن:دولت زیدیه در یمن توسط یحیى‏ بن‏ الحسین ملقّب به «الهادى الى الحق» در سال ٢٨٨ هجرى تأسیس شد.

دولت زیدیه در طبرستان: مؤسس دولت زیدیه در طبرستان، ابومحمد، حسن بن على از نوادگان امام زین‏ العابدین علیه ‏السلام است. او در سال ٢٣٠ متولد شد.

شیعه ‏ى اثنا عشریه (امامیّه)

اصول مذهب : اصول مذهب شیعه ‏ى اثناعشریه عبارتند از: ١ـ توحید. ٢ـ نبوّت. ٣ـ معاد. ٤ـ عدل. ٥ـ امامت.
درباره‏ ى توحید، عقیده‏ ى آنان این است که خدا یکتا و بى‏ همتاست، و هیچ‏گونه کثرت و ترکیبى در ذات او راه ندارد، از این رو، صفات ذاتى او عین ذات اوست.

عقیده‏ ى آنان درباره‏ ى نبوّت این است که خداوند براى هدایت بشر پیامبرانى فرستاده است که اولین آنان آدم علیه ‏السلام و آخرین آنان حضرت محمد بن عبد اللّه‏ صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله است.

درباره ‏ى معاد نیز بر این عقیده ‏اند که پس از حیات دنیوى و برزخى، سراى دیگرى است که عالم آخرت و قیامت نام دارد و در آن عالم بندگان محشور خواهند شد و کیفر و پاداش اعمال خود را خواهند دید.

برخى از مشاهیر متکلمان امامیه (قرن ٢ ـ ٥)

در مذهب امامیه ـ چه در عصر ائمه ‏ى اهل بیت علیهم ‏السلام و چه پس از آن ـ متکلمان برجسته‏ ى بسیارى ظاهر شده‏ اند که ذکر نام و آثار کلامى آنان به کتاب‏هاى مستقلى نیاز دارد.

١ ـ هشام بن الحکم (متوفّاى ١٧٩ یا ١٩٩). وى از شاگردان و اصحاب برجسته‏ ى امام صادق و امام کاظم علیهما‏السلام است.

٢ ـ محمد بن على بن نعمان معروف به «مؤمن الطاق». وى امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم ‏السلام را ملاقات نموده و از آنان روایت کرده است.

٣ ـ فضل بن شاذان نیشابورى (متوفّاى ٢٦١ ه . ق ). از چهره‏ هاى برجسته در میان فقیهان و متکلمان امامیه بوده و از امام رضا، امام جواد و امام هادى علیهم ‏السلام روایت کرده است.

برخى از مشاهیر متکلّمان امامیه (قرن ٥ ـ ٨)

١ ـ ابوالقاسم على بن الحسین بن موسى موسوى معروف به سید مرتضى، و ملقّب به علم الهدى.

٢ ـ محمد بن حسن طوسى (متوفّاى ٤٦٠ ه . ق ). وى معروف به شیخ طوسى و شیخ الطائفة است

٣ ـ سدید الدین حمصى رازى. وى بین سال‏هاى ٥٨٠ تا ٥٩٠ فوت کرده است.

٤ ـ  کمال الدین میثم بن على بن میثم بحرانى (متوفّاى ٦٩٧ یا ٦٩٩).


  • کریم حسین زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی